کشف حجاب و ستیز با «ایران»
تاریخ انتشار: ۱۷ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۶۵۵۰۸
به گزارش خبرگزاری مهر، ابوالفضل اقبالی پژوهشگر مسائل اجتماعی طی یادداشتی درباره حجاب اظهار داشت: قابل انکار نیست که غائله زن، زندگی، آزادی نقطه عطفی برای تثبیت کشف حجاب سیاسی بود.
اگر تا قبل از فوت مهسا امینی کشف حجاب بهمثابه نماد اعتراض به حاکمیت در مقیاس دو سه درصدی قابل مشاهده بود، پس از آن به بالای ده درصد رسید و همراهی و همدلی عمومی با آن نیز افزایش پیدا کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
لذا کشف حجاب و فوت مهسا در پیوندی وثیق با یکدیگر قرار دارند و تاریخ نیز به این گواهی خواهد داد.
اکنون که برای جامعه ایرانی ابعاد گستردهتری از غائله پاییز سال گذشته روشن شده و زوایای مبهم آن روزها دیگر امروز فاقد ابهام هستند، موقعیت مناسبی برای روایت و تصویرسازی از آن غائله و ماجراهای پیرامون آن است.
در ذهن من دو خط روایتیِ قابل پذیرش برای جامعه ایرانی بر اساس ارزشهای مسلط این جامعه و نیز واقعیتهای تاریخی مربوط به ماجرای مهسا قابل پیگیری هستند که در ادامه عرض میکنم.
روایت اول با محوریتِ حریم خصوصی سر و شکل مییابد. خانواده و حریمهای جنسیِ معطوف به آن کماکان از ارزشهای مسلط جامعه ایران است و غائله مهسا در تمام مانیفستها و روایتهایی که از خود ارائه کرد در تقابل آشکار با این حریمها بود. زن، زندگی، آزادی صراحتاً به «خیابان» تعلق داشت و قلمروهای خانواده را برای التذاذ جنسی به رسمیت نمیشناخت.
سخنرانی همجنسبازها و مطالبه استخر مختلط و… همگی دلالت بر نفی حریم خصوصی دارند. گویی حجاب و مهسا بهانهای برای جنگ تمام عیار علیه خانواده و ارزشهای آن بود.
اکنون که این موضوع برای طیف وسیعی از مردم ایران روشن و ملموس شده، روایتِ «تقابل با حریم خصوصی» از کشف حجاب به شرط ظرافتهای رسانهای قابل پیگیری است.
روایت دوم نیز با ارجاع به «ایران» صورتبندی میشود در بحبوحهی غائله مهسا همگان شاهد بودند که تصویرِ ایران پس از جمهوری اسلامی چقدر مخدوش و بدترکیب بود.
پرچمهای رنگارنگ و بیهویت، تکثر رهبرانِ مدعی، خشونتِ افسارگسیخته و… در کنار هم تصویری تکّهتکّه و تجزیهشده از ایران خلق کرده بودند که هر کس که اندک تعلّق خاطری نسبت به ایران داشت در دل و زبان خود این ناجنبش را مذمت میکرد.
برای ما که حتی باورش سخت بود عدهای با شناسنامه ایرانی از برد تیم ملی کشورمان در جام جهانی ناراحت و عصبانی شوند و برای باخت آن رقص و پایکوبی به راه اندازند. اما غائله مهسا به لطف خدا چنین واقعیتهایی را هم برای ما عیان ساخت و باعث شفاف شدن مرزبندیها در جامعه ایران گردید که به نظر برخی از آنها شکافهای اجتماعی اصیل و معتبری بودند.
امروز کشف حجاب تنها باقیمانده آن ناجنبشِ زنانه و در امتداد همان غائله ضد ایرانیِ پارسال است که باید بهمثابه «ستیز با ایران» در دل تاریخ ثبت و روایت گردد.
موضع صریح رهبر انقلاب مبنی بر «حرام سیاسی» بودن کشف حجاب باید تبدیل به گفتمان غالب جریان انقلابی در روایتهای رسانهای شود.
حتماً و یقیناً امکان خلق روایتهای مؤثرتر و درباره کشف حجاب و غائله مهسا وجود دارد که میتواند همراهی مردم با قانون حجاب را افزایش دهد. اما بدون روایت اساساً اجرای هیچ ماده و تبصرهای به صلاح نیست و در میدان عمل با شکست مواجه خواهد شد.
کد خبر 5830713منبع: مهر
کلیدواژه: کشف حجاب عفاف و حجاب قوه قضاییه مهمونی 10 کیلومتری عید غدیر خم زنان سازمان هواشناسی هلال احمر جمهوری اسلامی ایران امداد رسانی دستگیری پلیس راهور پلیس گرد و خاک گردشگری برنامه هفتم توسعه فراجا جامعه ایران کشف حجاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۶۵۵۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت سیمین دانشور از دیدار با امام خمینی(ره)
به گزارش «تابناک» به نقل از جماران، هشتم اردیبهشت ماه سال ۱۳۰۰ بود که دختری در خانوادهای از اهالی شیراز به دنیا آمد که اسمش را سیمین گذاشتند. او سالها بعد شد یک نویسنده کاردرست که رمانی به نام سووشون از زیر چکاچک قلمش بیرون آمد. رمانی که به هفده زبان زنده دنیا ترجمه شده و یکی از پرفروشترین آثار ادبیات داستانی ایران است. سیمین دانشور به همسری جلال آل احمد در آمد. او در نخستین انتخابات که در فروردین سال ۴۷ انجام شد ریاست کانون نویسندگان ایران را عهده دار شد. امروز سالروز ولادت این بانوی ادیب ایرانی ما را بر آن داشت تا به خاطرهای از او با امام خمینی (س) بپردازیم. سیمین دانشور در همان اوایل انقلاب به همراه جمعی از اعضای کانون نویسندگان ایران خدمت امام رسیدند. در این دیدار بسیار تحت تاثیر محبت و لطف امام قرار میگیرد. خودش گفته است:
«وقتی امام را دیدم، تحتتأثیر او قرار گرفتم. آنقدر که این پیرمرد باشکوه، آرام و لطیف بود نمیتوانستم در برابر اشتیاقی که پیدا کردم مقاومتی کنم. خم شدم و عبای ایشان را بوسیدم.» (۱)
مرحوم شمس آل احمد نیز در خاطره دیگری از این دیدار سیمین چنین روایت کرده است:
با اوج گیری انقلاب اسلامی آقای خمینی به ایران آمدند. من در آن ایام مریض بودم و در خانه و بیمارستان بستری. امام در مدرسه (علوی) ساکن شدند. من اخبارش را از روزنامه و رادیو و تلویزیون پیگیری میکردم. تشنگی و شوق مردم برای دیدن ایشان وصف ناپذیر بود. من هم خیلی شایق بودم. در آن زمان گروهی از اعضای کانون نویسندگان ایران - که من در اول انقلاب با دیدن مسائلی از آن استعفا کرده بودم به خدمت آقا رفتند که خبرش در مطبوعات منعکس شد. در آن جلسه امام به خانم سیمین دانشور عنایت کرده چند کلمه هم با ایشان صحبت مینمایند. در آن روزها به آنهایی که خدمت امام رفتند حسودیم میشد و خانم دانشور هم به من پز میداد که من رفتم امام را دیدم و شما ندیدید! (۲)
مرحوم شیخ مصطفی رهنما، تنها عضو روحانی کانون نویسندگان از آن دیدار تاریخی نقل میکند: «.. در این دیدار خانم سیمین دانشور در حال بالا رفتن ار پلهها به من گفت: آقای رهنما من چادر سرم نیست، امام ناراحت نشود. من گفتم: نه همین روسری را که مقداری جلو بیاوری تا موی سرتان پوشیده باشد کافی است.»
۱. پناهیفرد، سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش.
۲. این بخش از مطلبی که پیش از این در سایت جماران منتشر شده بود، استخراج شده است.